کتاب در کوچه باغ نور سومین مجموعه از کتابهای رضاست که مشتمل بر 34 غزل است که بیشتر غزلیات آن
آئینی و مذهبی ست .چاپ دوم آن با تجدیدنظر توسط انتشارات ستاره جاویددر سال1396 به انجام رسیده است .در مقدمه کتاب می خوانیم که:
شعر موهبتی است خدایی و گلی ست عطرآگین که از سبوی سرشار عشق بر صفحهی پاک دل شاعر چکیده و
او با سخاوت بیپایان خویش آن را برای مردم به ارمغان میآورد.
از خداوند سبحان به خاطر توفیقی که نصیبم کرد و از ائمه اطهار (علیهمالسلام) به خاطر نگاه ِ مهربانانهای که به
من داشتند و از فرشتهی غزل به خاطر همراهیاش، سپاسگزارم.
چاپ اول کتاب در کوچهباغ نور پس از مدتی با
استقبال خوانندگان محترم به اتمام رسید و بر آن
شدم تا چاپ دومآن را پس از بازنگری و تجدیدنظر
در اختیار علاقهمندان قرار دهم امید است که
مقبول افتد.
غلامرضا ابراهیمی
(رضای بیرجندی)
تهران
پاییز1396
دو غزل ذیل نمونه ای از غزلهای این کتاب است که با هم می خوانیم
اولین پیام
ای مردمان شهر میپرسم از شما
از کودکی یتیم از مروه و صفا
درآسمان شهر شبها ستاره نیست؟
او خود ستاره ایست پرنور و رهنما
آمادهای رسول آوردهام پیام
لبریز مهر باش پر از شکوفهها
در حجلهی حرا گلها شکفته شد
آرام و بیصدا بر قلبِ مصطفی
آنشب که جبرئیل آهسته میسرود
با گوش دل شنید آیات نور را
تا صبح میچکید شبنم به قلب او
پروانه میپرید با یک سبد دعا
این اولین پیام بر قلب پاک توست
ای باغبان شهر ای یار آشنا
پایتخت سبز و زیبایی و عرفانی دمشق
سرزمین سیب سرخ و سیب لبنانی دمشق
ای که عطر عاشقی پیچیده در گیسوی تو
دلبری عاشق نواز و شاد و خندانی دمشق
گرچه دورم از شما اما تو را حس میکنم
حسّ خوبِ با تو بودن را، نمیدانی دمشق؟
میربایی حسّ شاعر را نمیدانم چرا
در میان خاک و خون افتاده ویرانی دمشق
تا طلوعِ صبحِ فردا لحظهای آرام گیر
سر برآرد از افق خورشید نورانی دمشق
تیرگیها میرود از آسمانِ شهرتان
بانسیم عشق و ابرِ لطفِ یزدانی دمشق
کودکانت بازهم در کوچه بازی میکنند
در پناهِ حضرتِ زینب، تو میمانی دمشق